English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 93 (9059 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
clearing houses U اطاق پایاپای
clearing houses U دفتر تسویه حساب
clearing houses U شرکتی که چکها را نقد می نماید
clearing houses U شرکتی که حسابها راتسویه میکند
clearing houses U اتاق تهاتر
clearing houses U قسمت تهاتر دربانکها
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
clearing U تبرئه
clearing U تعویض اطلاعات در یک ثبات یاخانه حافظه یا واحد ذخیره با صفر یا جای خالی پاک کردن متن و یا تصاویرگرافیکی روی صفحه نمایش
clearing U تسویه
clearing U تهاتر بانکی
clearing U نقل وانتقال بانکی
clearing U تسویه تسطیح
clearing U مکان مسطح
clearing U جمع کردن
clearing U پاک کردن
clearing U تخلیه محل تخلیه بیماران
clearing U بوته کنی
clearing U سترده
clearing U تسطیح
houses U مجلس
houses U 1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
houses U شرکت
houses U قرار دادن یک وسیله در یک محفظه
houses U منزل دادن پناه دادن
houses U جایگاه جا
houses U سرای
houses U خانه
houses U منزل
houses U خاندان
houses U برج
houses U اهل خانه اهل بیت
houses U محکم کردن
houses U جا دادن
houses U خانه نشین شدن
houses U منزل گزیدن
houses U جادادن
clearing iron U جاده پاک کن
clearing block U قطعه ممانعت از بسته شدن کولاس
clearing iron U سنگ پس زن
clearing agreement U موافقتنامه بازرگانی بین دوکشور
clearing block U قطعه بازدارنده
clearing of jungle U پاکسازی جنگل
clearing out [of a place] U تخلیه [فضایی]
clearing out [of a place] U اخراج [از مکانی]
crest clearing U محوطه تامین بالای مانع حاشیه امنیت بالای مانع
clearing station U پست تخلیه بیماران
clearing station U ایستگاه تخلیه بیماران
clearing outwards U اعلامیه خروج کشتی
clearing operations U عملیات پاک کردن مین
clearing operations U عملیات مین روبی
clearing a bill U محاسبه سر رسید برات پرداخت مبلغ برات و تصفیه حساب مربوط به ان
clearing house U اطاق پایاپای
clearing banks U بانکی که چکها را نقد میکند بانکی که چکها را می پردازد
clearing banks U بانک پس انداز
clearing house U قسمت تهاتر دربانکها
clearing house U اتاق تهاتر
clearing house U شرکتی که حسابها راتسویه میکند
clearing house U شرکتی که چکها را نقد می نماید
clearing bank U بانک پس انداز
clearing bank U بانکی که چکها را نقد میکند بانکی که چکها را می پردازد
clearing house U دفتر تسویه حساب
half way houses U خانههای امادگی
terraced houses U خانههای در یک ردیف ردیف خانه ها
boarding houses U پانسیون
boarding houses U جایی که در آن اطاق و غذا میدهند
doss-houses U مسافرخانهی ارزان
halfway houses U بازگردان گاه
Houses of Parliament U پارلمانبریتانیا
Old clothes ( houses ) . U لباس ( خانه های) کهنه
halfway houses U منزل نیمه راه
Upper Houses U مجلس لردها
Upper Houses U مجلس سنا
boarding houses U خوابگاه و خوراک
full houses U دست فول
public houses U کاروانسرا
public houses U مهمانخانه
public houses U میخانه
rooming houses U خانه دارای اپارتمان واتاقهای مبله کرایهای
guest houses U مهمانسرا
guest houses U مهمانخانه
guest houses U مهمانسرای نظامی
guest houses U مهمانکده
houses of God U بیت الله
town houses U گدا خانه دارالمساکین
manor houses U خانه ارباب یا صاحب تیول
town houses U خانه شهری
market clearing price U قیمت تعادل در بازار
crest clearing graph U نمودار تعیین کمترین درجه مربوط به حاشیه امنیت مانع
clearing and switch buying U توافق تجاری دوجانبهای که براساس ان دو کشور متعهدبه مبادله مقدار معینی کالامی گردند
paying off [clearing off] [repayment] U بازپرداخت [پرداخت کامل اقساط]
Are there any houses for sale in these parts? U این طرفها خانه فروشی پیدا می شود ؟
semi-detached houses U خانههاییکشکلبادیوارمشترک
people who live in glass houses should not throw stones <idiom> U هرچه را برای خود میپسندی برای دیگران هم ب"سند
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com